هاله سپر دفاعی انسان چیست و ارتباط آن با جن
(کیفیت مزاحمت اجنه و سیستم دفاعی انسان)
هاله
میدونیم که همه ی موجودات من جمله انسان هاله ای در اطراف خودشون دارند. یعنی اطراف انسان همیشه هاله ای از نورهایی هست که به رنگهای مختلف تمام بدن رو پوشش داده. با حدود سی تا پنجاه سانتیمتر قطر متوسط که در چند لایه تعریف میشه. برای خیلی از افراد هاله ی اجسام یا مردم بدون نیاز به دوربین مخصوص قابل مشاهدست و هر کسی هم میتونه با کمی تمرین هاله ی اجسام و مردم رو ببینه.
این هاله اگه سالم باشه مثل جو کره ی زمین که باعث میشه زمین از برخورد شهاب سنگها یا تشعشعات مضر در امان باشه و اگه لایه ی محافظ اسیب ببینه زمین هم در معرض خطر قرار میگیره. (سوراخ شدن لایه ی ازن)
بدن انسان هم اگه هاله ش آسیب ببینه در خطر حمله ی اجنه قرار میگیره. که هر دو نوع شیطانی و غیر شیطانی میتونن از محل اسیب وارد بدن بشن.
افرادی که زندگی سالمی دارن و ناهنجاریهای زیادی در زندگی ندارن هاله های سالمتری دارن. این هاله انسان رو از چشم زخم و طلسمها هم حفظ میکنه.
همه در معرض وسوسه ی شیطان هستند. حتی پیامبران اما افراد با شخصیت معنوی و قوی و سالم، بخاطر داشتن هاله ی قوی، اگه هم در معرض وسوسه قرار بگیرن، شیطان بیرون از هاله تلاش میکنه وسوسه ش رو القا کنه. که خب براش خیلی سخته. هر قدر توانایی و نورانیت هاله بالاتر باشه شیطان اصلا شاید نتونه نزدیکش بشه. چون اون هاله واقعا برا شیطان قابل تحمل نیست و اذیت میشه.
اما اگه هاله سالم و معمولی باشه شیطان از همون فاصله القاش رو میکنه حالا دیگه چقدر اثر کنه بستگی به طرف و شرایط داره.
خب تا اینجا مشکلی نیست و اگه انسان هاله ش سالم بمونه هیچوقت گرفتار جن نمیشه.
علاقه ی اجنه به بدن انسان
شاید این سوال مطرح بشه که اصلا چرا باید جنیان بخوان وارد بدن انسان بشن. اصلا مگه توانایی این کار رو دارن و اگه بخوان وارد بش چطوری این کارو میکنن؟!
اجنه جنسشون نوعی ماده ست. که قابل روئیت هم نیستن. هیچ راهی برای دیدن خود جن وجود نداره. اما ممکنه در شرایطی انسان بتونه شکلی از اجنه رو که در دنیای اتری وارد شدن رو ببینه. که فعلا بحث در این مورد نیست این رو عرض کردم که به تغذیه ی اجنه اشاره کنم. جنیان هیچ نوع امکانی براشون نیست که چیزی رو بخوان بخورن چون اساسا بدنی ندارن که دستگاه خوردن داشته باشه. اما این طور هم نیست که چیزی نیاز نداشته باشن. به هر حال زادو ولد دارن و زندگی میکنن که این وضع لازمه ش صرف انرژی و نیاز به تامین اونه .اجنه برای رفع این مشکل مستقیما خود انرژی رو از طبیعت دریافت میکنند.
هر چیزی که انرژی داشته باشه میتونه بطور بالقوه منبع تغذیه شون باشه. مثل گیاهان و حیوانات و خوراکیهای ما انسانها و از همه بهتر خود انسان. یعنی انسان قوی ترین منبع برای گرفتن انرژی یا همون غذا خوردن اونها محسوب میشه. گرچه شاید خیلی وقتها قربانی متوجه نشه چه اتفاقی داره میافته ولی بمرور احساس خستگی میکنه. حتی وقتی کاری نمیکنه بازم خسته ست. بد تر از همه اینکه وقتی از خواب بیدار میشه از همیشه خسته تره. انگار تو خواب داشته کار میکرده!!
خب موضوع روشن شد. جنیان برای همین منظور علاقه دارن که به بدن انسان دسترسی پیدا کنن. و مادامی که سپر دفاعی اسیب نخورده باشه نمیتونن کاری بکنن.
اما همین که ببینن میتونن از هاله یا همون سپر دفاعی شخصی عبور کنن دست بکار میشن.
همونطور که عرض کردم خود جن قابل رویت نیست و ماجرای تصاویری که ما از جنیان میبینیم هم درسته اما نیاز به توضیح داره که در ادامه اشاره خواهم کرد.
خب پس ما با موجودی طرفیم که هیچ راهی برای دیدنش نداریم یعنی حتی نمیتونیم تصور کنیم اینا چطوری میتونن از هاله عبور کنن و انرژی ما رو بگیرن. فقط با توجه به چند روایت و تجربه ی شخصی خودم و افرادی که تا حدودی تونستن وارد دنیای اجنه بشن همین قدر میتونم توضیح بدم که حضور این موجودات رو میشه تقریبا مثل بخار خیلی رقیق تصور کرد. که هم میتونن کوچیک و متراکم بشن و هم میتونن بزرگ و منبسط بشن. وقتی هم که وارد بدن میشن میتونن به همه جای بدن برن و از هر جا که بخوان انرژی بگیرن. در روایت حرکت جن در بدن مثل حرکت خون در رگهاست که حقیقتا تشبیه درستی هم هست.
افرادی که حساسیت بالایی دارن میتونن ورود و خروج این موجودات رو حس کنن. حرکتش در بدن شبیه یجور جریان برق خیلی ضعیفه. یا گز گز کردن. محل داغ میشه و خستگی شدیدی ایجاد میشه. اگه هم جن عاشق باشه که خب معلومه چیکار میکنه
خطر جن شیطانی بخاطر هدفمند بودنشه
اما خطر جن غیر شیطانی در آسیب زدن به روح و جسم قربانیه
توضیح اینکه اگه یه جن که از جنس شیاطینه و با ما برخورد میکنه و از هاله ی معیوب عبور میکنه اون موقع بهتر میتونه هدفش رو پیاده کنه و هدف هم دور کردن انسان از خداست. یعنی اهم تلاش این نوع جن همینه اما اگه غیر شیطانی باشه اون جن هر کاری میکنه در راستای منافع خودشه. که مثلا راه رو برای ورود و خروجش باز نگه داره و سایر شرایط لازم هم فراهم بشه .که گرفتاری اغلب کسانی که گرفتار جن میشن سر همین فراهم شدن شرایطه.
چون حتی اگه راه برای نفوذ جن باز بشه بازم نیاز به ارامش و بیحرکت بودن فرد داره. نمیتونه همزمان که فرد داره کار میکنه اونم راحت انرژی قربانی رو بگیره. باید بدن قربانی راحت و بیحرکت باشه. برا همینه که همه ی کسانی که گرفتار جن هستن دوست دارن بخوابن. یا از جمع فراری هستن. منزوی میشن و از جنب و جوش بیزارن. یعنی ناخواسته و به تلقین اون جن به این وضع دچار میشن و الا کسی عمدا دوست نداره به جنیان سرویس بده. همینطور باید محل تاریک باشه. جن از نور خوشش نمیاد و برا همین هم این افراد گرفتار همیشه اتاقشون تاریکه.
پس تا اینجا اینطور شد که در صورت اسیب خوردن یا ضعیف بودن هاله سپر دفاعی انسان دیگه نمیتونه ازش محافظت کنه و اجنه به این فرد حمله میکنن که شیاطین با هدف ایجاد انحراف و غیر شیاطین برای گرفتن انرژی قربانی رو هدف میگیرن و تمام تلاششون رو میکنن که اولا راه رفت و امد رو باز نگه دارن و ثانیا قربانی رو در شرایطی قرار بدن که بتونن انرژی ش رو بکشن. مثلا اون رو بسمت تنهایی و انزوا و تاریکی میکشن تا زمینه ی تاریکی و بیحرکت بودن مهیا بشه.
تلاش اجنه برای بازتر کردن مسیر ورود به بدن
معمولا جن از قسمتی وارد میشه که با یکی از چاکراها هم سو باشه. یعنی مثلا از پیشانی یا سینه یا گلو یا اطراف چاکرای اول و یا پاها و دستها که چاکراهای فرعی هستن.
معمولا هم بطور کامل وارد بدن نمیشن. یعنی همیشه بخشی از جن بیرون از هاله میمونه. دلیلش رو نمیدونم ولی این براشون مهمه که اون مسیر رو همیشه باز نگه دارن. نمیدونم ولی شاید از اینکه در بدن گیر کنن میترسن!اما در این تردیدی نیست که هر وقت میخوان از قربانی استفاده کنن عملیاتی هم برای بازتر شدن مسیر انجام میدن. تقریبا میتونم بگم هر عضو یا هر مسیر رو چطور باز نگه میدارن ولی بحث طولانی میشه فقط به یکی از مشهورترین مسیرها اشاره میکنم که مراقب این مسیر باشید.
چاکرای اجنا یا چشم سوم
اینکه چرا بیشتر از این محل وارد میشن دلایل زیادی داره که یکیش اینه که باز نگه داشتنش ابزارهای زیاد و دم دستی فراوانی برای اجنه داره. که سایر چاکراها انقدر راحت قابل کنترل نیستن.
چاکرای پیشانی یا اجنا یا چشم سوم با خیلی چیزا باز میشه مثلا با موسیقی. کافیه یه اهنگ بذاریم و باهاش حس بگیریم .اگه مشکل قبلی داشته باشیم بلافاصله فرش قرمز برای پذیرایی از اجنه رو انداختیم!! خصوصا وقتی که با موسیقی به فکر فرو بریم و به نقطه ای زل بزنیم. در این حالت راه بشدت برای اجنه بازه.
روش دیگه غم و غصه و گریه از رو غمه. همین حس خیره شدن به یک نقطه رو وقتی انسان ناراحت میشه هم تجربه میکنه. لذا یه علت اینکه مبتلایان به جن زیاد گریه میکنن یا حساس هستن همینه. سر هر چیز کوچیکی کلی غصه میخورن. و بعدش قهر میکنن میرن تو اتاق گریه میکنن بعدشم مدتها یگوشه خیره میشن!
روش بعدی عصبانیته همین حساسیته باعث عصبانیت هم میشه در حالت عصبانیت هم راه چاکرای پیشانی و (احتمالا چاکرای سر که مطمئن نیستم) باز میشه. در حالت عصبانیت شیطان خیلی خوب میتونه انسان رو کنترل کنه. جوری که بقدری مسلط میشه میتونه فرد رو بسمت حرفها و کارهایی بکشونه که هیچ وقت در حالت عادی انجام نمیده.
قرصهای خواب و قرصهای اعصاب هم همین کارو میکنن که جن میتونه میل به استفاده از این قرصها رو بالا ببره که نهایتا فرد استفاده کنه. اینکه چرا این اتفاق میافته معلوم نیست ولی اگه قرص خواب رو مصرف بکنیم ولی نخوابیم کم کم چشم سوم بقدری باز میشه که حتی میتونه تصاویری از دنیای اتری رو ببینه. اینکه میگن کسی که تب داره توهم میزنه هم در واقع بخاطر وارد شدن اجنه به قوه ی خیال یا باز شدن موقتیه چشم سومه یعنی اون بنده ی خدا واقعا میبینه ولی دیگران میگن پرتو پلا میگه. البته به نوعی پرت و پلا هم محسوب میشه چون گاهی توسط اجنه این تصاویر براش ایجاد میشه.
همینطور جن برای باز نگه داشتن مسیر میتونه قربانی رو سمت مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر و توهم زا سوق بده.
تمام این ها برا اینه که راه براش باز بمونه!! موجودات بیرحم و کثیفی هستند!
نحوه ی القای شیطان و جن در حالت مس
این نوع نفوذ جن به بدن رو مس هم میگن. که مراتب مختلفی هم داره. در حالت شدید میتونه قربانی رو بقدری تحت کنترل در بیاره که دست بکارهای خطرناکی بزنه. که البته نوع تصرف در این حالت خیلی بالاست. که به ندرت هم اتفاق میافته اما ماجرا در امتداد همین داستانه. یعنی اگه این مس خیلی عمیق بشه و مدتها ادامه داشته باشه و البته شرایط هم مهیا باشه و عوامل دیگه ای هم وارد شده باشه کار به اینجاها میکشه. عوامل دیگه مثل اینکه دعا یا طلسمی روی فرد بوده باشه که جن با هدف دیوانه کردن به فرد نزدیک بشه یا خلاصه اتفاقی غیر معمول نیازه والا این نیست که همه ی کسانی که گرفتار مس جن شدن کارشون به جنون بکشه.
صرع هم نوعی از همین مس محسوب میشه.
افرادی که در خواب راه میرن هم همینطور هستن.
اما همونطور که عرض کردم جای نگرانی نیست و اگه تجربه ی مس جن رو داشتید نگران نباشید چون شرایط خاصی نیازه.
اما حد خفیف ماجرا هم همین ضعف بدن و مشکلات روحی و روانیه که ایجاد میشه.
در مورد جن شیطانی هم اوضاع همینه با این تفاوت که چون جن تونسته به بدن فرد نفوذ کنه بنابر این میزان نفوذش خیلی بالاتره و راحتتر میتونه القا کنه.
القا یا وسوسه شبیه هیپنوتیزمه ولی خفیفتر از هیپنوتیزم.
چون صحبت شیطانه و شیطان هم حدو مرز محدودی داره .شیطان در هر صورت نمیتونه کسی رو مجبور به کاری بکنه فقط کاری میکنه که فرد بیشتر تمایل پیدا کنه.
تمام قدرت جن در قوه ی خیاله. حتی وقتی وارد بدن میشه هم برای این خطر ناکتر میشه که به قوه ی خیال دسترسی بهتری داره. یا جن غیر شیطانی هم اگه میخواد کاری کنه که قربانی بره تو اتاق خلوت و تاریک بگیره بخوابه و قبلش هم سر یه موضوع ساده گریه کنه خیلی راحتتر میتونه در قوه ی خیالش نفوذ کنه و الا اختیار فرد در هر حال دست خودشه..
اما اینکه دقیقا چطوری وسوسه یا القا میکنه چندان اطلاعی در دست نیست اما گویا اگه وارد بدن نشده باشه و از پشت هاله بخواد چیزی رو القا کنه برای جسم برزخیمون مطلبی رو مدام تکرار میکنه. انقدر که اخرش اگه زورش برسه فرد همینجوری نظرش برمیگرده سمت چیزی که بهش القا شده.
چون گفتیم شیطان برای زمانیه که فرد نمیخواد کاری رو که گناهه رو انجام بده و شیطان اینجا وارد میشه که نظرش رو عوض کنه. مثلا موقعیت گناهی ایجاد شده. اون ادم هم موئمنه و بخاطر اعتقاداتش سعی میکنه گناه رو مرتکب نشه اینجا شیطان میاد و شروع میکنه به تشویق اون شخص که انجامش بده. حالا دیگه بسته به افکار هر کسی یا شخصیت فرد خب تفاوت داره که بهش چی بگه. ممکنه به یکی بگه حالا این یدفعه رو انجام بده بعد توبه میکنی. یا بگه کسی که متوجه نمیشه. و لذت اون گناه رو هی براش بالا ببره. طمعش بندازه و... خلاصه با کلماتی که مناسب اون شخصه هر چی لازم باشه رو بهش میگن.ولی با گوش برزخی میشنوه و بهش القا میشه. این حالت اگه از داخل بدن باشه دیگه شیطان میتونه خیلی بهتر کارش رو بکنه حتی مکانیزم کارش کلا تغییر میکنه. میتونه به قوه ی بصری شخص وارد بشه و تصاویری رو براش ایجاد کنه یا صدای خاصی رو یا حس کاذبی رو براش ایجاد کنه. حس لذت بیشتر و توهمی که بعد از ارتکاب گناه میبینه خبری نبوده و پشیمان میشه و...
این موجودات حقیقتا قدرت بالایی در کنترل قوه ی خیال دارن.
بقدری با تسلط این کارو انجام میدن که ادم نمیتونه تشخیص بده الان این صدا واقعی بود یا توهم بود. مثلا صدای یکی از نزدیکان رو میشنویم که اصلا در شهر دیگه ایه.یا همسرمون رو میشنویم که صدامون میکنه انگار تو اتاقه ولی اصلا خونه نیست.
ماجرای تصاویری که از اجنه میبینیم
واقعیتی که شاید خیلی از اونایی که جن رو دیدن براشون مشکل باشه که باور کنند اینه که هیچ کدوم از تصاویری که از اجنه دیدیم فیزیک نداشتن و فقط تصویرش بوده!
میدونم احتمالا بعضیا بگن نه اونی که من دیدم واقعی بود اما درک مطلب خیلی هم سخت نیست.
چون جن که نمیتونه چیزی رو در عالم ماده خلق کنه. اگه اون جنی که دیدیم فیزیک داشته پس معناش اینه جن میتونه ماده رو تولید و بلافاصله محو کنه ولی اینطور نیست. همه ش تصویره.
حتی ممکنه افرادی صحنه هایی دیده باشن که اجسام هم حرکت کرده. که اگه حرکت هم تصویر نباشه بازم منافاتی نداره. چون جن بدون داشتن فیزیک هم میتونه اشیا ئ رو جابجا کنه.
برای همینه که اغلب اونا که جن رو دیدن میگن صدای پا نداشت. یعنی مثلا روی برگهای جنگل میدویده ولی صدای پاهاش نمیاومده. علتش اینه که تصویر بوده فقط و فیزیکی وجود نداشته اما بقدری با قدرت و طبیعی این کارو میکنن که واقعا نمیشه تشخیص داد.
ممکنه در یک جمع دو نفر صدایی بشنون یا ببینن که بقیه بگن نه چیزی ندیدیم یا صدایی نبود. در واقع اونا که دیدن یا شنیدن هم راست گفتن چون بخاطر تصرف جن اونها به صدایی شنیدن که وجود خارجی نداشته.
حالا تصور کنید همچین موجودی چقدر راحت میتونه انسان رو به گناه بکشونه.
قبل از ارتکاب بقدری لذت گناه رو بالا میبره که فرد نمیتونه اون کارو نکنه ولی همین که گناه رو مرتکب شد میفهمه چه اشتباهی کرده!
این اتفاق وقتی که هاله قوی باشه خیلی سخت ممکنه واقع بشه. اما وقتی جن وارد بدن شده باشه به همه ی کدهای بدن دسترسی داره.
افرادی که گرفتار جن عاشق هستند هم به همین صورت فردی رو کنار خودشون حس میکنن. هیچ فیزیکی وجود نداره ولی ادم نمیتونه باور کنه که کسی نیست چون همه چی طبیعیه !
حفاظت از هاله یکی از شروط سلامتیه.
اگه هاله در سلامت باشه فرد از اسیبهای احتمالی نامرئی در امانه. اما اگه اسیب بخوره در پی اون هر اتفاقی ممکنه بیافته اما چند تا نکته رو نباید فراموش کنیم.
اول. هیچ کدوم این صحبتها که در مورد امور نامحسوس و انسان میشه اثبات نشده! لذا اگر چه این مطالب برای نویسنده قطعیه اما قابل اثبات نیست. همونطور که کسی نمیتونه رد بکنه.
دوم. این جور اطلاعات صرفا جهت اطلاعات عمومی مفیده و الا کاربرد عملی نداره یا لااقل بنده توصیه نمیکنم در این عالم بفکر دوا درمان باشیم.
سوم. ماجرا بقدری وسیع و عمیقه که در مورد همین مطالب فقط خود بنده اگه بخوام توضیحات تکمیلی بدم دهها برابر مطلب میشه که این در حالیه که اگه کسی دیگه هم بخواد نظر خودش رو اضافه کنه حجم زیادی هم از اون طریق نوشته میشه که باز دست اخر ممکنه موردی پیدا بشه که همه ی این حرفها رو نقض کنه.!
یعنی نه اینکه مطالب این وبسایت این جور باشه در واقع همه ی مطالب مربوط به ماورا همینه.ولی بعضی ها نمیخوان این واقعیت رو بپذیرن و ادعا میکنن الا و لابد همینه که من میگم!
در هر صورت شخصا بنده هدفم از این نوشتار اینه که بگم داشتن اطلاعات در این حوزه چندان اهمیت نداره.حتی اگه از طریق شهود حاصل شده باشه. تقریبا همه ی این مطالب رو بنده خودم درک کردم و یا با افرادی که تجربه داشتن صحبت کردم و بخش کمی رو مطالعه کردم البته بخشی هم مربوط میشه به اسناد روایی و قرانی که معتبر ترین بخش مطالب هم همونهاست.
لذا هر جا دیدید از این مطالب نوشته شده با همین دید که عرض کردم به ماجرا نگاه کنید هیچ قطعیتی وجود نداره.
هدف دومم اینه که حقانیت مذهب تشیع رو بوسیله ی این علوم ثابت کنم.
اینکه فلسفه ی بعضی از مسائل دینی رو ما نمیدونیم و برا اینکه توجیه نیستیم چندان خودمون رو ملزم نمیکنیم خب کار درستی نیست. مثلا ماجرای موسیقی که در اسلام روی خوشی بهش نشون داده نشده در بحث هاله و اسیبهایی که موسیقی به هاله میزنه روشن میشه.
که در ادامه به بررسی همین موارد و در واقع نتیجه گیری از بحث میپردازیم.
تخریب هاله
تا اینجا رسیدیم به اهمیت سلامت هاله. همونطور که گفته شد همه ی موجودات هاله دارن. انسان هم هاله ی انسانی خودش رو داره. که در مورد اجسام ثابت و در مورد انسان متغیره. از عکسهایی که با دوربین کرلیان از هاله افراد مختلف گرفته شده ثابت شده که حال روحی و معنوی فرد میتونه هاله رو شدیدا متاثر کنه. تا جایی که هاله ی انسان خشمگین رنگهای تیره و بهم ریخته دارن اما انسان سالم و ارام هاله ای زیبا و تخم مرغی منظمی داره.
همه ی رزائل اخلاقی شکل هاله رو بهم میریزن. و بعضیاشون هاله رو معیوب میکنن خصوصا خشم و غضب که اسیب های خیلی سنگینی به هاله وارد میکنه. بقدری موضوع مهمه که اجنه گاهی اوقات برای وارد شدن به بدن و باز کردن راه با تصرف در قوه ی خیال فرد رو عصبانی میکنن که بتونن در زمان خشم وارد بدنش بشن.
مشروبات الکلی، مواد مخدر و توهم زا، قرصهای خواب و بعضی از قرصهای اعصاب، ترس، نفرت، شهوت زیاد، خساست، کبر و اینجور اخلاقها از مواردی هستند که به هاله آسیب وارد میکنند.
یکی از مواردی که خیلی روی هاله تاثیر میذاره موسیقیه. متاسفانه موسیقی باعث تخدیر مغز میشه. همونطور که میدونید موسیقی و مواد مخدر و مشروبات الکلی در مباحث علمی با هم مطرح میشن. چون هر سه مخدر محسوب میشن.
مخدر هم به این معناست که عقل بطور نسبی تخدیر میشه یعنی همون آرامشی که لذت بخش هم هست، در واقع فعالیت مغزی ارام میشه و انسان دیگه افکار عمیق ازار دهنده نداره این حالت که همراه با سستی و رخوت همراهه رو تخدیر میگن.
البته منظور از موسیقی توجه کردن و تمرکز داشتنه نه هر موسیقی ای که بشنویم مخدر باشه. ولی اگه اهنگی رو در ارامش گوش بدیم و به اصطلاح بریم توحس این تخدیر انجام شده.
فرقی نمیکنه چه حسی باشه همینکه از حالت عادی خارج کنه میشه تخدیر. که یعنی شرایط برای حضور جن اماده ست
شاید یکی از دلایل اینکه دین رویکرد خوبی به موسیقی نشون نمیده همین موضوع باشه .یعنی تخدیر و فراهم شدن نفوذ جن به بدن.!
ضمن اینکه جن از موسیقی خوشش میاد خصوصا اگه شاد و مطرب باشه. ممکنه گروهی جمع بشن و از موسیقی ای که پخش میشه لذت ببرن. البته اینکه اونها چه حسی از موسیقی دارن برای ما قابل فهم نیست چون اونا احتمالا شکل برزخیه موسیقی رو درک میکنن که شاید اصلا تصویر یا چیزی قابل حس باشه که غیر از دیدن و شنیدنه. دنیای اتری دنیاییه که همه چیز به نوعی با ذات خودش وجود داره. و دنیای ما یه سایه از اون ذات یا یه ترجمه از اون ذات اصلیه مثلا تکبر خودش یه شکلی داره! غرور، حسد مهربانی بخشش و... همه شون اول اونجا تعریف شدن بعد برای ما هم ترجمه شده. برای همینه که مثلا کسی که زیاد غیبت میکنه یه شکل خاصی داره که اهل اون عالم میتونن ببینن..
نتیجه اینکه مورد دیگه ای باعث تخریب هاله و نفوذ جن میشه بیحیایی یا کم حیاییه .
همینطور...
ارتکاب معاصی .
بی توجهی به مکروهات. خصوصا بعضیها که خیلی موثر هستن.
غذای حرام (پولش از راه حرام باشه، یا مالک خوراکی راضی نیست مثل خوردن میوه ی درختان مردم، یا ذبح شرعی نشده باشه یا نجس باشه، و...)
لباس و بدن و منزل ناپاک و نجس
غسل واجب داشتن خصوصا جنابت و غسل خانمها
استفاده از گفتار جلف و فهاشی و....
بد بین بودن و بدخواه بودن
افکار منفی
تقویت هاله
هاله همونطور که آسیب پذیره قابل تقویت هم هست. که چند مورد رو اشاره میکنیم:
یاد خدا .یه همون ذکر گفتن یا فکر خدا بودن. اما در ذکر اثار خاصی هست که غیر از فکر کردنه.
قران و نماز و عبادت. و روزه خصوصا.
توسل به اهل بیت خصوصا شرکت در مراسم روضه خوانی وگریه کردن به عشق و شوق اهل بیت.
از حضرت امیر الموئمنین گفتن و شنیدن.
خدمت به خلق الله. استغفار و استعاذه. یعنی گفتن اعوذ بالله من الشیطان الرجیم.
بسم الله الرحمن الرحیم رو برای هر کاری گفتن .
صلوات بر پیامبر. ص
در مرکز توجه بودن. که خود این مرکز توجه بودن میتونه هاله رو تقویت کنه حتی اگه در مسیر خدا و مسائل عبادی نباشه.
مثل مجریان برنانه ها مثل نمایندگان مجلس. اساتید دانشگاه حتی کاسبهایی که با مردم زیادی مواجه میشن. خصوصا سخنرانان. و...
صدقه دادن.
و در یک کلام هنجار گرا بودن. ادم خوبی بودن. خیر خواه بودن. حس خوب به مردم و مخلوقات داشتن.
عزت نفس و دوست داشتن خودمون (خودخواهی چیز دیگه ایه)
افکار مثبت داشتن. که خیلی مهمه. اینکه ادم همیشه فکرای خوب و مثبت بکنه.
عطر زدن. (عطر برای خانمهایی که با نامحرم مواجه میشن جایز نیست)
مراعات مستحبات و ترک مکروهات
با وضو بودن
منبع:
tebb1.blogfa.com
